یک نوع جدید از اسکیزوفرنی کشف شد
|به گزارش یسکافه جدیدترین تحقیق دانشمندان دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد حجم ماده خاکستری در مغز بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر خلاف تصور، یکسان نیست و می تواند متفاوت باشد.
به گزارش یسکافه به نقل از ایسنا و به نقل از نیو اطلس، تحقیقات جدید دانشمندان دانشگاه پنسیلوانیا از یک روش یادگیری ماشین جدید برای تجزیه و تحلیل صدها اسکن مغزی از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بهره برده است و نتایج آن نشان داده است تفاوت های قابل توجهی در حجم ماده خاکستری وجود دارد که دو نوع متفاوت ازاسکیزوفرنی را متمایز می کند و بر این عقیده که مغز همه بیماران اسکیزوفرنی یکسان است، خط بطلان می کشد.
انجمن روانپزشکی آمریکا(APA) در سال ۲۰۱۳ برخی از طبقه بندی های تشخیصی مختلف برای اسکیزوفرنی را حذف نمود و همه آنها را به یک دسته واحد منتقل کرد. این انجمن در آن زمان اظهار نمود که این زیرگروه های مختلف اسکیزوفرنی، ثبات تشخیصی محدود، قابلیت اطمینان پایین و اعتبار ضعیفی دارند. زیرگروه های سابق مبتنی بر زیست نشانگرهای فیزیولوژیکی عینی نبودند، بلکه به مشاهدات رفتار و علایم تکیه داشتند.
ماده خاکستری(Grey matter) یکی از بخش های سیستم عصبی مرکزی است. سیستم عصبی مرکزی از دو ناحیه ماده سفید و ماده خاکستری تشکیل شده است. ماده خاکستری از جسم نورون ها، نوروپیل، آکسون های غیر میلینه، سلول های گلیال و مویرگ ها تشکیل شده است. در مغز، اصولاً بافت خاکستری سطحی تر از ماده سفید قرار دارد.
برخی از پیشرفت های چشم گیر تحقیقاتی طی چند سال گذشته، بینش های جدیدی درباره ریشه اسکیزوفرنی، از ارتباط با باکتری های روده و کمبود ویتامین D گرفته تا روش های جدید تشخیصی با استفاده از نمونه های مو و اسکن چشم عرضه کرده اند. با این وجود، کسانی که به این بیماری مبتلا دانسته شده اند، به صورت کلی در یک دسته قرار می گیرند. این بر خلاف ماهیت فوق العاده ناهمگن این بیماری و تنوع چشم گیر آن در علایم و پاسخ های درمانی در هر بیمار است.
حالا تحقیق جدید محققان دانشگاه پنسیلوانیا با استفاده از یک روش یادگیری ماشینی به نام “HYDRA” روی بیشتر از ۳۰۰ اسکن مغزی MRI از بیماران اسکیزوفرنی در سه قاره انجام شده است. نتایج این مطالعه چالش برانگیز است، چون که یک خصوصیت کلی را که می گفت مبتلایان به این بیماری همگی دارای حجم کمتری از ماده خاکستری در مناطق مختلف مغز خود هستند، رد می کند.
“کریستوس داواتزیکوس” سرپرست این مطالعه توضیح می دهد: خیلی از مطالعات نشان داده اند که افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای حجم کمتری از بافت مغز نسبت به افراد سالم هستند. با این حال، حداقل برای یک سوم از بیمارانی که ما مورد بررسی قرار دادیم، این مساله به هیچ وجه صادق نبود و مغز آنها تقریباً کاملاً طبیعی بود.
نه تنها نزدیک به ۴۰ درصد از بیماران اسکیزوفرنی حجم نسبتاً عادی ماده خاکستری را نشان دادند، بلکه این اقلیت بزرگ در حقیقت در مقایسه با اسکن های مغزی یک گروه کنترل سالم، رشد اندکی در ماده خاکستری را در ناحیه میانی مغز معروف به “استریاتوم” نشان دادند. برخی از متغیرهای مختلف همچون داروها و سن در نظر گرفته شده بود، اما محققان نتوانستند تفاوت های برجسته اسکن های مغز را توضیح دهند.
“گانش چند” نویسنده اصلی این مطالعه می گوید: بیماران زیرگروه ۲ بسیار جالب توجه هستند، چونکه آنها اقدامات جمعیتی و بالینی مشابهی با زیرگروه ۱ دارند و تنها تفاوت آنها در ساختار مغز آنها است.
خیلی زود است که دقیقاً بگوییم چه چیزی این دو زیرگروه اسکیزوفرنی را متمایز می کند و محققان پیش از انجام مطالعات بیشتر، علاقه ای به فرضیه سازی زودهنگام ندارند. اما این کشف مطمئناً مسیرهای تحقیقاتی جدیدی را عرضه می دهد تا دانشمندان بهتر بفهمند که چرا بعضی از درمان ها امکان دارد در بیماران خاص بهتر نتیجه دهد.
“دنیل ولف” یکی از محققان این مطالعه می گوید: این نخستین قدم برای آینده درمان های شخصی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی است.
وی ادامه داد: درمان های اسکیزوفرنی در بعضی از بیماران خیلی خوب کار می کنند و برای برخی دیگر هم نتیجه بخش نیستند. ما غالبا نمی توانیم نتیجه را پیشبینی نماییم، ازاین رو مشکل ایجاد می شود و باید با آزمون و خطا به نتیجه برسیم. حالا که ما آغاز به درک زیست شناسی این اختلال کرده ایم و امیدواریم روزی رویکردهای آگاهانه و شخصی تری در مورد درمان این بیماری داشته باشیم.
“داواتزیکوس” می گوید: تشخیص بهتر منجر به درمان های مؤثرتر می شود و می تواند آینده ای را متصور شود که تشخیص اسکیزوفرنی بسیار دقیق تر از آنچه امروز است، صورت گیرد.
وی ادامه داد: در آینده ما نخواهیم گفت این بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی است بلکه می گوییم این بیمار در این زیرگروه از اسکیزوفرنی قرار دارد یا این بیمار دارای یک الگوی غیر طبیعی است، نه اینکه همه مبتلایان به این بیماری را زیر یک چتر قرار دهیم.
اسکیزوفرنی، شیزوفرنی یا روان گسیختگی یک بیماری روانی است که با رفتار و گفتار غیرعادی و کاهش توانایی درک واقعیت نمایان می شود و ناتوانایی در اندیشیدن، عاطفه ضعیف، انجام رفتارهای نامعقول و ناتوانی در درک واقعیت از خصوصیت های بارز آن است. نشانه های دیگر امکان دارد باورهای نادرست، آشفتگی اندیشه، شنیدن صداهایی که وجود ندارند، کاهش تعامل اجتماعی، ابراز نکردن عاطفه و بی انگیزگی باشد. کسانی که به اسکیزوفرنی گرفتار هستند، اغلب دارای مشکلات بهداشت روان دیگری مانند اضطراب، افسردگی یا اختلالات مصرف مواد هستند. علایم معمولاً به تدریج بروز می یابد، در بزرگسالی آغاز می شود و در بسیاری موارد هیچگاه برطرف نمی گردد.
عوامل محیطی و وراثتی هم در بروز اسکیزوفرنی دخیل هستند. عوامل محیطی احتمالی شامل پرورش یافتن در شهر، استفاده از ماری جوآنا در دوران نوجوانی، برخی عفونت ها، سن والدین فرد و تغذیه نامناسب در دوران حاملگی است. عوامل ژنتیکی شامل انواع مختلف ژنتیکی رایج و نادر است. تشخیص هم مبتنی بر رفتار مشاهده شده، تجارب و گزارش های مربوط به سایر افراد آشنا با فرد است. در هنگام تشخیص، فرهنگ فرد هم باید در نظر گرفته شود.
این مطالعه در مجله Brain انتشار یافته است.